بسم الله
خوش اومدید.
داستان ما از اونجا شروع شد که در چهارمین سالگرد ازدواجمون ما متوجه شدیم که خدای مهربون یه فرشته گل بهمون هدیه داد.
تصمیم گرفتیم اینجا لحظه های بزرگ شدنش رو ثبت کنیم.
چون مهد خورشید اعلام کرد دو ماه تعطیلن ما اریا جون رو گلهای اطلسی بردیم فعلا راضی هستی منتها جدیدا هر روز گریه میکین من می خوام برم پیش مامان جون و اقا جون مهد نمیرم